توانمندسازی زنان برای توسعه پایدار

توانمندسازی زنان دارای فرآیندی است و توسعه پایدار با جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست‌محیطی که دارد، حوزه بسیار وسیعی را در بر می‌گیرد. تاکنون مسائل جنسیتی در درجه اول به عنوان یک موضوع اجتماعی مطرح شده بود. این امر در حوزه‌های کاهش فقر، آموزش و مراقبت‌های بهداشتی در اهداف توسعه هزاره منعکس شده است.

اهداف توسعه پایدار (SDGs) که به عنوان اهداف جهانی شناخته می‌شود، یک فراخوان جهانی برای اقدام برای پایان دادن به فقر، حفاظت از کره زمین و اطمینان از برخورداری همه مردم از صلح و رفاه است. این اهداف مبتنی بر موفقیت‌های اهداف توسعه هزاره است، در حالی‌که حوزه‌های جدیدی مانند تغییرات اقلیمی، نابرابری اقتصادی، نوآوری، مصرف پایدار، صلح و عدالت و سایر اولویت‌ها را شامل می‌شود. اهداف به هم مرتبط هستند و اغلب کلید موفقیت در یکی شامل رسیدگی به مسائلی است که معمولاً با دیگری مرتبط است. 

اهداف توسعه پایدار با روحیه مشارکت و عمل‌گرایی اجرا می‌شود. تا اکنون انتخاب‌های درست را برای بهبود زندگی به روشی پایدار برای نسل‌های آینده انجام داده‌اند. آن‌ها دستورالعمل‌ها و اهداف روشنی را برای همه کشورها ارائه می‌دهند تا مطابق با اولویت‌های خود و چالش‌های زیست‌محیطی جهان به طور کلی اتخاذ شود. 

اهداف توسعه پایدار یک دستور کار فراگیر هستند. آن‌ها با علل ریشه‌ای فقر مقابله می‌کنند و ما را با هم متحد می‌کنند تا یک تغییر مثبت هم برای مردم و هم برای سیاره زمین ایجاد کنیم. اهداف توسعه پایدار، یک برنامه و دستور کار مشترک برای مقابله با برخی از چالش‌های مبرمی که جهان ما با آن مواجه است مانند فقر، تغییرات آب و هوایی و درگیری‌ها به ما ارائه می‌دهد (لوهانی و آبوریدا، ۲۰۱۷). 

ادبیات بررسی شده نشان می‌دهد که تغییرات آب و هوایی می‌تواند فقر را عمیق‌تر کند، ناامنی غذایی را افزایش دهد، خطرات سلامتی را که جنسیت دارند، افزایش دهد. در نتیجه پیشرفت به سمت دستیابی به اهداف توسعه هزاره و توسعه پایدار را معکوس کند. از طرفی برابری جنسیتی به عنوان پیش نیاز دستیابی به تمام اهداف توسعه هزاره (MDGs) پذیرفته شده است (شومبا و همکاران، ۲۰۰۸). 

اثرات تغییرات آب و هوایی به طور کلی پیشرفت به سوی توسعه پایدار را از مسیر خود خارج می‌کند و احتمالاً دستاوردهای دستیابی به اهداف توسعه هزاره را معکوس می‌کند (لامبونو و پیانا، ۲۰۰۶). تغییرات آب و هوایی تهدیدهای مزمن محیطی مانند جنگل‌زدایی، کمبود آب و تخریب زمین را تشدید می‌کند. این‌ها احتمالاً فشار بیشتری بر زمان و نیروی کار در دسترس زنان برای مشارکت در سایر پروژه‌های توسعه‌ای وارد می‌کند زیرا آن‌ها زمان بیشتری را صرف جستجوی منابع کمیاب می‌کنند. 

این باید برای جلوگیری از تضاد با نیازهای زنان انجام شود، به عنوان مثال، طرح‌های حفاظت از جنگل ممکن است با نیاز زنان به جمع‌آوری سوخت یا تولید درآمد تضاد داشته باشد. توانمندسازی زنان باید زنان را قادر سازد تا برنامه‌های خود را در واکنش به تغییرات آب و هوایی تعیین کنند. صدای آن‌ها باید در طول برنامه‌ریزی، طراحی، نظارت بر اجرا و ارزیابی مداخلات مورد تایید و شناسایی قرار گیرد.

راهبردهای انطباق و کاهش باید برای زنان کارساز باشد و صدای آن‌ها را بشناسد و دید آن‌ها را افزایش دهد و با برنامه‌های آن‌ها سازگار باشد تا بتوانند آزادانه در اجرای این استراتژی‌ها مشارکت و اعمال نفوذ و کنترل داشته باشند. اگر زنان حق دارند بدون تعصب یا ارعاب اظهار نظر کنند، مشارکت زنان در مداخلات توانمند می‌شود و می‌توانند برای تبادل نظر سازنده گفت‌وگو کنند. این به زنان کمک می‌کند تا در مورد زندگی، جوامع و محیطی که منجر به توسعه پایدار می‌شود، بهترین نسخه‌ها را انتخاب کنند.

هدف راهبردهای توانمندسازی باید تغییر روابط جنسیتی باشد زیرا این‌ها توانایی‌های تصمیم‌گیری بین مردان و زنان را تعیین می‌کند. با تغییر روابط جنسیتی، توسعه پایدار و راهبردهای کاهش تغییرات آب و هوا و سازگاری پایدار تضمین می‌شود (موکونی، ۲۰۱۳). این‌ها باید وظیفه‌شناسی، مشارکت و بسیج و همچنین سطح کنترل چارچوب توانمندسازی را هدف قرار دهند. پرداختن به این سطوح بالای چارچوب‌های توانمندسازی، زنان را قادر می‌سازد تا نقش‌های متفاوتی نسبت به گذشته ایفا کنند و در خانواده و در سطح جامعه بیشتر حرف بزنند. حتی ممکن است زنان را وادار به گرفتن پست‌های رهبری کند. این تأثیر مثبتی بر موقعیت، شرایط و نقش زنان در جامعه دارد که در نهایت به توسعه پایدار ختم می‌شود (رسورسیون، ۲۰۱۳). 

بنابراین زنان در کنار افزایش درآمد خانواده ها، در توسعه و اجرای طرح‌های زیست محیطی مشارکت فعالی دارند. مشارکت آن‌ها نه تنها آگاهی‌های زیست‌محیطی را در میان خانواده‌هایشان، بلکه سایر بخش‌های جامعه درگیر در کارشان، به‌ویژه واحدهای دولتی محلی که آن‌ها را در مدیریت ریسک بلایا مشارکت می‌دهند، ارتقا می‌دهد. تحلیل جنسیتی تفاوت‌ها را بین زنان و مردان از نظر موقعیت نسبی آن‌ها در جامعه و توزیع منابع، فرصت‌ها، محدودیت‌ها و قدرت در یک زمینه مشخص می‌کند. به این ترتیب، انجام یک تحلیل جنسیتی امکان توسعه مداخلاتی را فراهم می‌کند که به نابرابری‌های جنسیتی می‌پردازد و نیازهای مختلف زنان و مردان را برآورده می‌کند. 

توانمندسازی فعال زنان کلید توسعه پایدار است. از آنجایی که زنان تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی، موانعی را تجربه می‌کنند، بنابراین رویکردها و مشارکت‌های نوآورانه برای افزایش توانمندی زنان مورد نیاز است. با این حال، زنان در بسیاری از شاخص‌های اجتماعی مانند سلامت، آموزش و فرصت‌های اقتصادی از مردان عقب هستند. از این رو به دلیل آسیب‌پذیری وعدم دسترسی به منابع نیازمند توجه ویژه هستند. زیرا تبعیض و سوء استفاده آن‌ها را از ایفای کامل نقش خود در جامعه و به ویژه در تصمیم‌گیری باز می‌دارد. زنان تنها در صورتی می‌توانند توانمند شوند که فرصت‌های تحصیلی و شغلی کافی داشته باشند.

مهم است که توانمندسازی زنان و برابری جنسیتی به تنهایی به عنوان یک مسئله توسعه اجتماعی در نظر گرفته نشود، بلکه به عنوان یک موضوع مقطعی در توسعه اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی و حفاظت از محیط زیست فرض شود. 

از طرفی هدف توسعه پایدار (SDG5) از دولت‌ها می‌خواهد که پیشرفت در راستای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران را زیر نظر بگیرند. برای تحقق این امر به اندازه گیری بهبود یافته نیاز است، که مستلزم آن است که توانمندی زنان به خوبی تعریف شود، به اندازه کافی با استفاده از نمونه‌های معرف و متمرکز اندازه گیری شود و از نظر آماری در بین کشورها، سال‌ها و گروه‌های اجتماعی قابل مقایسه باشد.

با قضاوت بر اساس پیوندهای جنسیت، تغییرات آب و هوا و توسعه پایدار، بعید است که توسعه پایدار با توجه به خطرات اجتماعی‌-اکولوژیکی جنسیتی ناشی از تغییرات آب و هوایی محقق شود. لذا توسعه پایدار بدون توانمندسازی فعال زنان امکان‌پذیر نیست. این امر مستلزم بازنگری قوی در مورد توانمندسازی زنان است. از آنجایی که تغییرات آب و هوایی احتمالاً برآوردن نیازهای جنسی کاربردی روزانه خود را برای این زنان دشوارتر می‌کند، این امر توانمندسازی زنان را به یک تمرکز کلیدی در تقابل تغییر اقلیم و توسعه پایدار تبدیل می‌کند. بنابراین ضروری است که راهبردهای کاهش و انطباق باید با هدف ایجاد توانمندسازی فعال زنان باشد. 

بدون تغییر روابط جنسیتی بین مردان و زنان در تغییرات آب و هوایی، استدلال می‌شود که اهداف توسعه پایدار در جامعه که از طریق روابط جنسیتی تعریف و تجویز می‌شود، محقق نخواهد شد، زیرا زنان بیشتر از مردان به دلیل تقسیم کار و سایر موقعیت‌های اجتماعی بیشتر از مردان تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار می‌گیرند. شکستن روابط جنسیتی که اتفاقاً منشأ نابرابری‌های بین زن و مرد است، توانمندی کامل زنان را تضمین می‌کند که به توسعه پایدار می‌رسد. 

از این رو با فراهم کردن فرصت‌های یکسان برای زنان و مردان، از جمله در تصمیم‌گیری در انواع فعالیت‌ها، می‌توان به مسیر توسعه پایدار دست یافت تا اطمینان حاصل شود که منافع زنان و مردان هر دو در تخصیص منابع در نظر گرفته می‌شود. همچنین نیاز به ابداع راهبردهایی وجود دارد که به زنان اجازه دهد صحبت کنند و ارزش دانش خود را بدانند.

برنامه‌های توانمندسازی باید از پایین به بالا باشد. این می‌تواند کمک زیادی به القای اعتماد به زنان در میان گروه‌های اجتماعی آن‌ها کند که هر روز از بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌ها رنج می‌برند. این امر زنان را تشویق می‌کند تا چشم‌اندازی برای جوامع خود و همچنین مدیریت زیست‌محیطی برای توسعه پایدار در تمام جنبه‌های زندگی خود بسازند.

توانمندسازی زنان در مواجهه با تغییرات اقلیمی باید امکان شناخت صدای زنان را فراهم کند. زنان باید بتوانند در گفتمان‌های تغییرات آب و هوایی در تمام سطوح جامعه و در سطح خانواده مشارکت داشته باشند. آن‌ها باید حرفی برای گفتن داشته باشند و از این رو به آن‌ها گوش داده شود و نیاز به تجزیه و تحلیل جنسیتی و جریان‌سازی جنسیتی در تمام مراحل پروژه‌های کاهش و سازگاری داشته باشند. از آنجایی که تأثیرات پروژه‌های کاهش بر زنان و مردان متفاوت است، این امر نیاز به جریان‌سازی جنسیتی در تمام سطوح در طراحی برنامه ریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی مداخلات را ضروری می‌کند.

بنابراین این موضوع نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری بلندمدت در آموزش زنان برای ترویج توسعه پایدار ضروری است. به‌علاوه بایستی دغدغه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی به صورت یکپارچه و کل‌نگر مورد بررسی قرار گیرد. به ویژه از منظر جنسیتی مهم است که برابری جنسیتی را به تنهایی به عنوان یک موضوع اجتماعی- فرهنگی در نظر گرفته نشود، بلکه در حوزه‌های اقتصادی و زیست محیطی نیز توجه لازم به آن شود و برابری جنسیتی به عنوان یک هدف مقطعی برای دستیابی به توسعه پایدار در نظر گرفته شود.

انتهای پیام/

کد خبر 14010425640999

برچسب‌ها